بخشی از مطلب
فتح ایران توسط مسلمانان در قرن هفتم میلادی مصادف با قرون وسطی در اروپا
اتفاق افتاد. علل شکست ساسانیان در مقابل اعراب: مسلمانان در مقابل نظام
کاستی ساسانی، جهانبینی برابری و برادری را ارائه می کنند. شار بیرونی
(ربض) علیه شار میانی(شارستان) و دژ حکومتی
(کهن دژ) قیام می کند. قیام ربض بر علیه شارستان و کهندژ در واقع قیام علیه
نظام کاستی است که نزدیک به چهار قرن بر ایران آن روزگاران حکومت کرد.
این فتح عملا" به رهایی جامعه ایلی از قید دو جامعه روستایی و شهری می
انجامد. فرو پاشی سازمان شهری دولت ساسانی نیرویی را رها می کندکه حدود
چهارصد سال تحت قید این سازمان گرفتار آمده بود. جامعه ایلی با رجعت به
سازمان دودمانی کهن خود و رهایی از قیودی که در عصر دولت ساسانی رخ می
دهد، استقلال خود را از جامعه به هم پیوسته شهری و روستایی اعلام کرده و از
این پس سعی بر آن دارد که بر آنها استیلا یابد." 1
در جهان بینی اسلامی کسی بر دیگری برتری ندارد و نژاد و طبقه بندیهای
اجتماعی برای امت اسلامی اهمیت ندارد، پس مفهوم امت به جای شهروند شکل می
گیرد و شهر و روستا هیچ تعارضی با هم ندارند. اما پس از سیطره اعراب بر
ایران در زمان حکومت اموی و عباسی مفهوم امت اسلامی تغییر می کند و طبقه
بندی احیا می شود که مبنای آن نژاد عرب و عجم می باشد. احیای مفاهیم نظام
کاستی زمینه انقلابات مردمی در ایران و تشکیل حکومتهای محلی را فراهم می
کند. "عربان در کجای ایران جایگزین شدند؟ آشکار است که اینان بر جای پای
یونانیان زمان اسکندر و دیگر اقوام که می خواستند نجد ایران را در دست
داشته باشند، می رفتند
در فارس و ماد گروه چندانی جایگزین نشدند. زیرا این استانها به ویژه فارس
پس از سرکوبی شورشهایش و بستن پیمان تا مدتها آرام و نیز بیشتر غیر مسلمان
ماندند. در شمال، قزوین بر سر راه خراسان بود و ضروری بود که پادگانی برای
پیکار با دیلمان مردم کوهستانی رشته کوههای البرز در آنجا برپا شود. در
اردبیل مرکز آذربایجان که پاسگاهی به شمار می رفت، در برابر قفقاز نیز
عربان فراهم آمدند.گویا در بسیاری از شهرهای خراسان پادگانهای اعراب جای
داشتند. اما پادگانهای بزرگ عربان در جانب مشرق مرو بود. سیستان نیز استانی
مرزی بود و عربان برای دفاع از سرزمینهای پشت سرشان و همچنین برای گسترش
قلمرو اسلام بسوی مشرق در آنجا مستقر شدند
تحولات اقتصادی: "اورنامرف هکنآرب هولاع اریز ؛دش طاطحنا راچد یرجه مود و
لوا نرق رد روشک داصتقا هرادا یارب دیفم و رث ؤم یشور هب یفاک دح هب دیدج
نای یاهنیمزرس زا ار هدش ذخا یاه هیزج و اهجارخ زا یمیظغ شخب ای همه شیبامک
و دندوبن انشآ هدش فرصت یاهنیمزرسدندرک یم جراخ روبزم ،تماخو رب نآ زا
یشان تاشاشتغا و اهیریگرد و مدرم شروش و نارومأم زا یضعب هدافتسا ءوسدوزفا
یم عاضوا ." 3 " افلخ همه هیما ینب هرود رد هدش فرصت یاهنیمزرس مدرم لواپچ و
تراغ هب ماکح مومع و اهنآ رفن کی زا ریغب هک نآ یاج هب ار مدرم تراغ زا
لصاح ییاراد و دنتخادرپ یمم هب تفلاخ هاگتسد رتشیب هچره لمجت تهج رد ،دنرب
راک هب اهنیمزرس نامه ینادابآ هار رددندناسر یم فرص. یگنوگچ دروم رد
نایسابع شور دنتخادرپ یم نانآ یبوکرس هب مدرم تمواقم اب ندش هجاوم تروص رد
شیپ هرود لثم و تفای همادا هتشذگ دننام شیبامک هیزجو جارخ تفایرد."
4 " خلفا بر خلاف قوانین و مقررات اسلامی و به منظور کسب درآمد بیشتر به
اخذ جزیه از تازه مسلمانان ادامه داده و ثروتهای هنگفت و افسانه ای برای
خود و اطرافیانشان تدارک می دیدند." 5 " در دوران سلسله ساسانی عایدات دولت
از دو قسم مالیات تأمین می شد؛ یکی عبارت بود از خراگ یا مالیات ارضی و
دیگری گزیت یا مالیات سرانه. در دوران تسلط مسلمین، خراگ به صورت خراج و
گزیت به صورت جزیه درآمد. مسلمین در دوران تسلط خود بر ایران، مالیات ارضی
را به طور محسوسی افزایش دادند. پس از تسخیر ایران توسط مسلمین تا چند سال
فاتحان اسلام وصول مالیاتها را به دهقانان یا همان خرده مالکین زمان
ساسانیان که به دین مقدس اسلام مشرف شده بودند محول کردند. بدیهی است که
این مأموریت برای دهقانان خالی از منفعت نبود، زیرا ضمن وصول مالیات سهم
قابل ملاحظه ای از محصولات کشاورزی عاید آنها می گردید.
سنگینی وصول مالیات تمامی بر دوش ناتوان کشاورزان بود زیرا در زمان تسلط
حکام بنی امیه بر سرزمینهای ایران بیش از زمان گذشته از کشاورزان بیگاری
می کشیدند ، در این زمان قسمت بزرگی از اراضی که صاحبان آنها علیه مسلمین
جنگیده بودند و املاک سابق دودمان ساسانی به مالکیت مسلمین (فیء) درآمد که
در حقیقت دولت اسلامی مالک سرزمینهای نام برده شد. گذشته از مالیات وسیعی
که در تصرف دولت اسلامی بود، مالکیت خصوصی دیگری وجود داشت که در تصرف
سرمایه داران بزرگ بود.در جوار این اراضی زمینهای دیگری وجود داشت که در
مالکیت دهقانانی بود که طبق پیمانی اطاعت مسلمین را گردن نهاده بودند.
نارضایی توده مردم از سلطه خلفای بنی امیه زودتر از آنچه انتظار می رفت
ایران آشکار گردید. سران عرب که احتمال شورش اهالی ایران را بر ضد حکومت
جابرانه خلفای بنی امیه پیش بینی می کردند کوشیدند که نه تنها در شهرهای
بزرگ بلکه در شهرهای کوچک هم پادگانهایی داشته باشند، گذشته از این می
کوشیدند که در مراکز مهم و حساس ایران عده ای از اعراب سکونت دائمی اختیار
کنند و در تعقیب همین سیاست و نقشه بود که در زمان خلفای بنی امیه قریب
پنجاه هزار سپاهی عرب با خانواده های خود در شهرهای بزرگ ایران ساکن
شدند." 6
"ایرانیان مسلمان از مساوات اقتصادی و اجتماعی با عربهای مسلمان ،چنانکه
انتظار داشتند، برخوردار نشدند بلکه مقام اجتماعی آنها را نیز تا حد موالی
تنزل داده بودند؛ حال آنکه خود را نماینده فرهنگی کهن تر و والاتر از تمدن
و فرهنگ فاتحان می دانستند و این حقیقتی بود که عربها نیز بدان معترف
بودند.اغلب مخالفین بنی امیه در متصرفات شرقی آنها یعنی در ایران می
زیستند. در همین زمان تمدن و فرهنگ ایرانی در خراسان خیلی قوی و از پارهای
جهات حتی بهتر و پیشرفته تر از دوران ساسانی بود. زیرا تعصبات دوره پیش
خیلی تغییر یافته و روحیه اعراب مهاجر خراسان را نیز تحت تأثیر خود قرار
داده بود. ساکنین این نواحی به ویژه اهالی ماوراءالنهر هر چند یکبار علیه
آنها قیام می کردند که سرانجام به سقوط بنی امیه منتهی شد." 7
قاجار
ضعف در اداره حکومت
سست شدن پایه های اقتصاد کشور
عدم توجه به کشاورزی و صنایع داخلی
واگذار کردن امتیازاتی به کشورهای استعمارگری چون روسیه و انگلستان و اخذ وام توسط سران قاجار از آنان
رابطه سالم با کشورهای غربی در زمان صفویه
شهرها موقعیت و وضعیت برای رشد نداشتند
بدلیل عدم اشاعه بهداشت و افزایش نرخ مرگ ومیر هنوز سرریز جمعیتی در روستاها به وجود نیامده بود
در شهرها آنچه که بتواند قطب جاذب عمل کند و یا انچه که مانند کارخانجات
صنعتی و یا امور ساختمانی و خدماتی بتواند نیروی کار روستایی را به طرف خود
بکشاند وجود نداشت به عبارت دیگر اختلاف سطح زندگی و در آمد بین دوجامعه
شهری و روستایی زیاد نبود
و.....