پاورپوینت نظریه دنیس راندینلی
پاورپوینت نظریه دنیس راندینلی
بخشی از مطالب:
شهر های کوچک و متوسط:
کارشناسان سازمان ملل جمعیت این شهرها را بین ۲۵ تا ۲۵۰ هزار نفر دانسته
اند. البته این مقدار با توجه به مقتضیات هر کشور متفاوت خواهد بود. مثلا
هند رقم ۱۵۰ هزار نفر را در نظر گرفته است. در ایران، از شهرهای میانه
اولین بار به طور رسمی در گزارش های آمایش سرزمین (طرح ستیران) سخن به میان
آمده و طبقه بندی ۲۵ تا ۲۵۰ هزار نفر برای آن برگزیده شده است. شهرهایی که
جمعیت آنها کمتر از حد پایین شهرهای متوسط (۲۵ هزار نفر) قرار می گیرند به
عنوان شهرهای کوچک در نظر گرفته می شوند. هرچند که برخی از صاحب نظران در
تعریف شهرهای کوچک بیان کرده اند که اگر جمعیت یک شهر بیش از ۱۰ هزار نفر
نباشد، شهر کوچک نامیده می شود.
این نظریه برای اولین بار توسط دنیس راندینلی در سال ۱۹۷۶، در راستای ابعاد
مکانی – فضایی برنامه ریزیهای منطقه ای و فضایی به عنوان مکمل سایر انواع
برنامه ریزی منطقه ای ارائه کرد . راندینلی در این رویکرد از نظریات جانسون
بهره گرفته است، که معتقد است « از نظر تاریخی، رمز توسعه اقتصادی کشورهای
صنعتی در ارتباط بین مراکز شهری و نواحی پیرامون آنها، و در پیدایش الگوی
فضایی که در ان مکانهای مرکزی در جاهای مناسب قرار گرفته اند، نهفته است .
خصوصاً اینکه شهرهای بازاری، تجاری شدن کشاورزی را تحرک بخشیده و امر
مبادله موثر کالا و خدمات را تسهیل کرده اند »
در این رویکرد، استراتژی مورد نظر برای ارتقای توسعه روستایی، توسعه شبکه
ای از شهرهای کوچک، میانی و بزرگ است که هر یک کارکردهای مرکزی سلسله
مراتبی ( مانند خدمات ، تسهیلات و زیرساخت ها ) را فراهم می کنند.
بنا به راهبرد UFRD ایجاد شهرهای کوچک علاوه بر فراهم نمودن بازاری برای
محصولات روستایی ، می تواند خدمات اساسی و امکانات عمومی را نیز برای جمعیت
روستایی مهیا سازد . بنابر این شهرهای کوچک می توانند به عنوان حلقه اتصال
نواحی روستایی و شهرهای میانی، اساس توسعه منطقه ای قرار بگیرند.
بطور کلی، این رویکرد بر مفهوم برنامه ریزی منطقه ای با یکپارچگی
عملکردی-فضایی استوار است. راندینلی معتقداست که یک نظام سکونت گاهی با
سلسله مراتبی انسجام یافته از سکونت گاهها در سطوح مختلف، می تواند نقش
مهمی در توسعه منطقه ای داشته باشد .
در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اگاهی نسبت به یک نیاز مبرم درعرصه برنامه ریزی ناحیه
ای و منطقه ای، یعنی برقرای پیوند میان توسعه شهری و روستایی افزایش یافت
که نتیجه این امر شکل گیری چند رویکرد قدرتمند در این عرصه بود، که به طور
خاص و صریح به پیوندهای روستا – شهری پرداخته اند. دو رویکرد اصلی که طی
این فرایند ظهور یافتند، رویکرد «عملکردهای شهری در توسعه روستایی» از
راندینلی و رویکرد «اگروپلیتن» از فریدمن و داگلاس می باشند.